سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نگار آمدنی است ...
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
پسر آدم ؟ چون دیدى پروردگارت پى در پى نعمت‏هاى خود به تو مى‏رساند و تو او را نافرمانى مى‏کنى از او بترس . [نهج البلاغه]
نویسنده : ام البنین صادقی:: 87/1/20:: 6:53 عصر

 

بسم رب المهدی

 مقدمه :

 

بحث انتظار و ظهور مهدی موعود ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته‌ است؛ از جمله
1-  مهم‌ترین فلسفه‌ای که برای تحقّق قیام مهدی برشمرده‌اند، تحقّق عدالت فراگیر و گسترده است. با توجّه به این‌که یکی از علل ضرورت معاد نیز همین ضرورت تحقّق کامل است و با توجّه به این‌که دنیا فقط دارگذر، و اصل و مقصد نهایی، آخرت است، دیگر تحقّق عدالت فراگیر در دنیا چه ضرورتی دارد و چرا باید در این دنیا انتظارِ عدالت داشته باشیم؟

2- در آیات و احادیث برای برخی اعمال جایگاه خاصی قائل شده‌اند: نماز ستون دین دانسته شده است ، و امربه معروف و نهی از منکرمایه قوامِ بقیه احکام، و... . در این میان انتظار فرج، افضل اعمال شمرده شده است. چرا انتظار، چنین جایگاهی دارد؟ به ویژه اگر توجّه کنیم که در بقیه موارد، فعل ایجابی و اقدام صورت می‌گیرد؛ اما ظاهراً انتظار، فعل سلبی و اقدام نکردن و منتظر ماندن است. چگونه کاری نکردن مهم‌ترین و برترین کار دانسته شده است؟

 یکی از مباحثی که امروزه جدّی مطرح می‌شود، بحث جهانی‌شدن است و می‌دانیم حکومت مهدی(عج) نیز حکومت جهانی است. قیام او فلسفه‌ای جهانی دارد و الگوی اسلامی جهانی‌شدن را می‌توان همان حکومت مهدی(عج) دانست. اگر از این زاویه نگریسته شود، آیا جهانی‌شدن رنگ و بوی دیگری نخواهد گرفت و در آن صورت، وظیفه ما در قبال آن‌چه امروزه به صورت جهانی‌شدن مطرح شده، چیست؟

گذشته از این‌گونه پرسش‌ها که در خصوص اصل مهدویت و انتظار مطرح است، خود مفهوم انتظار، در درون خود نیز با چالش‌هایی جدّی مواجه است که شاید مهم‌ترین آن‌ها این باشد که با توجه به این‌که در احادیث آمده ظهور، زمانی رخ می‌دهد که جهان پر از ظلم شده باشد، آیا هرگونه تلاش اصلاحی عملاً ظهور را به تاخیر نمی‌اندازد؟ اگر باید منتظر ظهور بود، پس باید از اقدامات اصلاحی دست برداشت و این به معنای نفی وظایف اجتماعی است که در دین بر دوش انسان گذاشته شده است (نظیر امر به معروف و نهی از منکر)، و اگر قرار است به آن وظایف عمل کنیم، دیگر چگونه می‌توان منتظر بود؟ به بیان دیگر اگر قرار است سیر بشر با این اصلاحات ما، سیر تکاملی باشد، این سیر به همین ترتیب به آخر می‌رسد و دیگر چه نیازی به ظهور مهدی؟
این‌ها و سؤالاتی از این دست، نگاهی دوباره و عمیق به مسأله مهدویت در اسلام را می‌طلبد که می‌توان کلّ مسأله را در این جمله خلاصه کرد: از ما خواسته شده: انتظار ظهور و قیام مهدی(عج) را داشته باشیم،‌ و مسأله ما این است که چرا و چگونه؟
در این مقاله قصد داریم با استفاده از اندیشه‌های شهید مرتضی مطهری پاسخ این سؤال را به دست آوریم.
سؤال از چرایی، دوگونه پاسخ می‌تواند داشته باشد: یک بار، سؤال چرایی، سؤال از علل شیء است و این‌جا باید به تبیین فلسفه مهدویت پرداخت؛ یعنی سؤال از این‌که چرا باید منتظر بود، به این برمی‌گردد که چرا قیام مهدی ضرورت دارد که انتظار آن ضرورت داشته باشد؟ پاسخ دیگر، پاسخ از طریق نتایج )معلولات شیء ( است؛ یعنی باید منتظر بود؛ زیرا منتظر بودن، این آثار را برای ما به همراه دارد؛ امّا بحث از چگونگی، بین این دو نحوه چرایی قرار می‌گیرد. این بحث از طرفی متفرّع بر فلسفه مهدویت است؛ زیرا برای معلوم شدن چگونگی انتظار ابتدا باید متعلَّق آن معلوم شود. روشن است که انتظار حمله دشمن را داشتن، چگونگی غیر از انتظار ورود میهمان داشتن را اقتضا می‌کند. این‌جا پس از شناخت ضرورت و فلسفه قیام موعود جهانی است که می‌توان به این پرداخت که این قیام چگونه تحوّلی در تاریخ و جامعه بشری است و چگونه انتظاری را از ما می‌طلبد. از طرف دیگر، زمانی می‌توان سخن از آثار و نتایج این انتظار به میان آورد که چگونگی این انتظار معلوم شده باشد تا بگوییم چنین انتظاری چنان ثمره‌ای خواهد داشت.

بدین ترتیب بحث را در سه بخش ادامه می‌دهیم: در بخش اوّل )فلسفه مهدویت و ضرورت انتظار ( و سوم )ثمرات انتظار (، درباره چرایی انتظار سخن خواهیم گفت و در بخش دوم )نحوه انتظار و وظیفه ما( در خصوص چگونگی آن.

 

چکیده

یعنی اگر بخواهیم شناخت مناسبی از مهدویت به دست آوریم، یک راه این است عللی که ضرورت مهدویت را ایجاب کرده، بررسی کنیم. به نظر می‌رسد مهم ‌ترین دلیل ضرورت موعود جهانی، همان فلسفه بعثت انبیا است که فلسفه خلقت نیز هست.

فلسفه خلقت، عبادت و عبودیت است که حقیقت عبودیت، تقرب به خدا است و فلسفه بعثت نیز طبق آیات متعدّدی از قرآن کریم، توحید و عدالت اجتماعی معرّفی شده که مطابق شرح دقیق شهید مطهری، عدالت نیز برای توحید است ، و مهم‌ترین ضرورت قیام موعود جهانی نیز پرکردن زمین از عدل و قسط است .

از منظر قرآن کریم، انسان به زمین نیامده که در زمین بماند؛ بلکه آمده تا مسیر حرکت به سوی خدا را طی کند و به مقام شایسته خویش که همان مقام خلیفه اللّهی است برسد.

واپسین نکته‌ای که در شناخت مهدویت ضرورت دارد ، این است که حکومت مهدی آغاز حرکت اصلی انسان است ، نه پایان کار، و این حُسن مهم آرمان‌های اسلامی است . به تعبیر شهید مطهری ، در هر مکتبی وقتی آرمانش محقّق شود ، دیگر کار آن مکتب تمام می‌شود و می‌میرد؛ امّا انسانی که نبردهای با باطل را به اتمام رسانده ، هنوز اصل فاستبقوا الخیرات جلو چشمش خودنمایی می‌کند . او که نقص‌ها را برطرف کرده ، تازه در ابتدای سیر صعودی‌ خود است که باید بالا رود و این سیر، منتها و نهایت ندارد و هرچه بالا رود ، در دستگاه هستی برای او امکان بالاتر رفتن هست ، و شاید فلسفه رشد فوق‌العاده علمی و معنوی مردم در عصر ظهور همین نکته باشد .


نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

1458:کل بازدید
2:بازدید امروز
0:بازدید دیروز
درباره خودم
نگار آمدنی است ...
لوگوی خودم
نگار آمدنی است ...
بایگانی
مقدمه
متن 1
اشتراک